سوابق آموزشی، شغلی خود را در زمینه کنکور کاردانی به کارشناسی بفرمایید. چيزي حدود 15 سال است درس مي دهم. شايد جزء اولين اساتیدي بودم كه توي زمينه كارداني به كارشناسي درس دادم. اولين دوره، دوره آموزشي در موسسه آموزشي ره آوران بود. پشت سرش موسسه هاي متفاوتي بود؛ سيماي دانش بود بعد پارسه، ماهان و دانشگاه شهيد بهشتي، دانشگاه جهاد دانشگاهي تهران، الزهرا و غيره. جزوات و کتابهایتان را لطفاً برای این درس معرفی بفرمایید. كتابهايي كه تا حالا نوشتيم در زمينه زبان چيزي حدود 5 تا زبان است؛ يكي زبان عمومي كارداني به كارشناسي، دانشگاه كارداني به كارشناسي انتشارات گسترش علوم پايه است كه پر فروش ترين كتابمان هم همان است كه چاپ بيستم است، كتاب واژگان زبان عمومي كارداني به كارشناسي، كتاب مجموعه سوالات كارداني به كارشناسي، كتاب فلش كارت هاي لغت كارداني به كارشناسي است، همه اين ها مال انتشارات گسترش علوم پايه است. جلد اول زبان عمومي شامل مجموعه اي از درس هست كه درس از زبان مولف به صورت كاملاً طبقه بندي شده، مثلاً اين درس زبان عمومي در قالب 27 فصل تا 28 فصل به دانش آموزان تدريس مي شود؛ بر اساس طبقه بندي كاملا طبقه بندي درسي هست، مثلاً يك بخشي داريم به نام ضمير؛ مطلب را درس داديم پشت سرش نمونه تستها از سال 68 تا سال 86 گردآوري شده با پاسخ نامه كاملاً تشريحي؛ به عبارت بهتر مي شود گفت اين كتاب كاملاً تفكيك موضوعاتي است كه در كنكور آمده؛ درس از زبان مولف، تستهاي دوره هاي گذشته كنكور به اضافه پاسخنامه تشريحي كه در 27 تا 28 فصل خرد شده و در آخر كتاب نمونه سوالات دوره قبل است. جلد دوم اين كتاب كه به نام واژگان زبان عمومي هست تخصصش بيشتر دانشگاه سراسري هست در صورتي كه جلد اول تخصصش بيشتر آزاد و بعد هم سراسري هست اما جلد دوم كه به نام واژگان است ما فقط اين كتاب را تاليف كرديم براي دانشجويان دانشگاه سراسري كه ويژگي اين كتاب اين است كه لغت روي بخش لغت كار مي كند نه بخشهاي ديگر؛ فقط تخصصش لغت است كه لغتها در قالب چيزي حدود 1200 تست در قالب 10 درس به اضافه 4000 كلمه در آخر كتاب هم ارائه شده و چندين نمونه سوال هم داده شده پس واژگان تخصصش دانشگاه سراسري هست فقط تخصص لغتي دارد در صورتي كه جلد اول هم آزاد هست هم سراسري؛ بيشتر براي آزاد كارايي اش بالاتر است ولي براي سراسري هم بايد خوانده شود. البته ما كتاب ديگري به نام فلش كارت به اضافه Flash Book ارائه داديم. فلش كارت باز هم تخصصش و Flash Book هم تخصص اينها روي لغت هست كه مقطعشان مقطع دبيرستان هست و به اضافه جلدهاي دومش مقطع دانشگاهي. داوطلباني كه هدفشان قبولي در كنكور آزاد است براي بخش واژگان بايد از جلد دوم استفاده كنند؟ جديداً ما براي كساني كه هدفشان دانشگاه آزاد هست جلد اول كه به نام زبان عمومي هست چرا، چون زبان عمومي تخصصش گرامر هست و دانشگاه آزاد بيشتر گرامر سوال مي آيد؛ 70 درصد سوالات دانشگاه آزاد گرامر هست 30 درصدش لغت هست در نتيجه ما بخش 30 درصد را عموماً به بچه ها پيشنهاد مي دهيم كه كتاب فلش كارتهاي لغت جلد اول و Flash Book پيش دانشگاهي 1 و 2 را مطالعه كنند. فلش كارتهاي جلد اول شامل لغتهاي پايه است. لغتهاي دبيرستان و Flash Book هم همين هست. Flash Book يك كتابي است با طرح جديد كه سبك خودمان هست كه شامل لغتهاي سال سوم، اول و دوم پيش دانشگاهي است. ما براي دانشگاه آزاد به بچه ها فقط مي گوييم لغتها تا دبيرستان را مطالعه كنند اما براي دانشگاه سراسري بايد جلدهاي دوم و سوم را هم مطالعه كنند چون بيشتر دانشگاه سراسري يك چيزي حدود 75 تا 80 درصد دانشگاه سراسري لغت هست در نتيجه چون تخصصي مي شود بايد جلد دوم واژگان به اضافه فلش كارتهاي جلد 1 و 2 را مطالعه كنند. رفرنسهاي اين درس را اگر وجود دارد بفرماييد. رفرنس خاصي وجود ندارد؛ رفرنسش با توجه به تجربياتي كه ما 15 سال گذشته داشتيم حدس مي زنيم آن چيزي كه توي سوالات بارز و مشخص است بر اساس تجربه نشان مي دهد كه يك چيزي حدود 40 تا 50 درصد سوالات از دبيرستان مي آيد. چرا؟ چون بچه هاي كارداني به كارشناسي تا سال دوم دبيرستان يعني كلاس 10 يا 11، سال دوم دبيرستان فقط زبان دارند به عبارتي سال سوم و پيش دانشگاهي را نمي خوانند. چون نمي خوانند از اين قسمتها برايشان سوال مي دهند. پس سوالات اينها را مي شود گفت براي بچه هاي كارداني به كارشناسي به ويژه مقطع سراسري، پيش دانشگاهي يك بخشي از سوالات است؛ مي شود گفت يك چيزي حدود 40 تا 50 درصد سوالات را شامل مي شود، بخش دوم كتابهاي دانشگاه است. كتابهاي دانشگاه شامل كتابهايي مانند A Basic Course In English Reading است. كتاب ديگري هست به نام 504 واژه يا 504 كلمه. كتاب ديگري هست به نام لغتهاي ضروري براي امتحان تافل Essential Words For Toefl Exam . كتاب ديگري هست به نام 601 كلمه؛ مي شود گفت سوالات بر اساس اين مي چرخد. در نتيجه بخش لغت از اين قسمت است. بخش گرامر هم فقط همان كتاب گرامر است كه به شما گفتم به نام زبان عمومي كه تاليف خودم هست. پيشنهاد مي كنيد كه داوطلبان علاوه بر مطالعه كتاب خودتان اين كتابهايي كه نام برديد را هم مطالعه كنند؟ براي كساني كه در دور اول دانشگاه سراسري شركت مي كنند، بله بايد مطالعه كنند. كسي كه هدفش 100 است به عبارتي قسمت گرامر را كه مي خواند، اما براي بخش لغت چيزي كه من مي توانم بگويم، طبقه بندي به اين شكل هست: گرامر 25 درصد براي دانشگاه سراسري، 30 تا 40 درصد اضافه كنيم به اين 25 درصد يعني لغتهاي پيش دانشگاهي مي شود 65 درصد، 65 درصد تا پيش دانشگاهي، 35 درصد شامل اولويت را اگر طرف بخواهد بگذارد اول 504 را بخواند، كتاب واژگان است، جلد دوم كتاب زبان عمومي خودم يعني انتشارات گسترش علوم پايه. با اين 2 تا مي شود گفت به يك حد نصاب خيلي خوب مي رسد پس مرور مي كنيم، گرامر زبان عمومي يا همان جلد اول 25 درصد سوالات براي دانشگاه سراسري، دبيرستان، لغتهاي دبيرستان 40 درصد، تا اينجا 65 درصد، 35 درصد لغتهاي باقي مانده اختصاص پيدا مي كند به كتابهاي دانشگاهي كه شامل جلد دوم كتاب واژگان خودم، زبان عمومي كارداني به كارشناسي و كتاب 504 كلمه. يعني اينكه تستهاي واژگان كنكورهاي سراسري چند سال اخير تماماً از اين كتابها بوده است؟ حدوداً بر اساس اين 4-5 منبعي كه گفتم. اگر شخص بتواند زمان خاصي هم داشته باشد كتابي به نام Essential Words For Toefl Exam و كتاب 601 را هم مي تواند بخواند اما اگر نداشت با اين 3-4 عنوان مي تواند مطالبش را ببندد. در مورد جايگاه اين درس در قبولي داوطلبان كنكورهاي مختلف سراسري، آزاد و علمي كاربردي بفرماييد. توي علمي كاربردي حوزه سوالات اينها در حد دبيرستان، اندكي بالاتر از دبيرستان است. ضريبش هم كه 1 است. توي دانشگاه آزاد و سراسري هم باز ضريبش 1 است اما يك اشتباهي كه بعضيها مي كنند تراز را با ضريب اشتباه مي كنند. زبان، ادبيات و معارف ترازي به نام 3000 را دارد كه از اين 3000 تا كليه درسهاي تخصصي و عمومي ترازي به نام 10000 دارد كه از اين 10000 تا 3000 تاي آن به دروس عمومي است و 1000 تا از اين 3000 تا به درس زبان است. اكثر بچه ها درس ادبيات و معارف را مي زنند، اما زبان را نمي زنند. حالا كسي اگر بيايد درسي به نام زبان را بزند يك نوع برگ برنده دارد؛ برگ برنده اش اين است كه بقيه درس معارف و ادبيات را مي زنند، ايشان هم مي زند، اما زبان را هر كسي نمي زند در نتيجه تسلط به اين درس باعث موفقيت و قبولي در دانشگاه هاي متفاوت مي شود. براي يادگيري كامل زبان عمومي چه روشي را پيشنهاد مي كنيد؟ روشي براي يادگيري، بخش گرامر كه يك وضعيت مشخص دارد؛ يك قالب و چار چوب خاصي دارد. اما بخش لغت ما به بچه ها فلش كارت را مي دهيم با Flash Book، داخل فلش كارت و Flash Book به ويژه كتاب Flash Bookمان كه يك روش ابداعي است و انحصاري هست در جهان، داخل كتاب يك روشهاي خاصي براي يادگيري لغت دارد؛ لغت را مي گويد، مترادفش، كلمه را مي گويد، براي هر لغت تلفظ امريكايي و بريتانيايي را پيشنهاد مي دهد؛ در ضمن جعبه لايتنر را معرفي مي كند كه كارايي يادگيري لغت از حالت حافظه كوتاه مدت و تبديل آن به دراز مدت را به شما پيشنهاد مي دهد كه اگر اين روش صحيح انجام بشود شخصي كه امروز آن لغت را مي خواند، كلمه را مي تواند 5 يا 6 ماه شايد هم بيشتر از اين در ذهن خودش داشته باشد. به نظر من بهترين روش مي تواند روش Flash Book باشد كه ما انجام داديم و به صورت دائم به صورت جعبه لايتنر است كه در تمام بخشهاي زبان دانش آموزان را تقويت مي كند. بخش Listening با شنيدن CD، بخش Speaking، بخش كاربرد كلمه در مثال، كه هر كلمه داراي يك مثال است و غيره. فكر مي كنيد بخش Speaking براي كنكور لازم باشد؟ لازم نيست ولي چيزي كه هست هر چقدر شخص توانايي اش به زبان، تسلطش بيشتر باشد درك عمومي آن شخص نسبت به آن در امتحان بالا مي رود به ويژه توي بخشي مانند درك مطلب. براي پاسخگويي به تستهاي درك مطلب چه راهكارهايي را توصيه مي كنيد؟ درك مطلب مي تواند چندين مورد باشد، درك مطلب مثل درك فيلم هست. درك فيلم يعني چي؟ شما يك فيلم را به زبان آلماني را مي بينيد، قشنگ نگاه مي كنيد، هيچي هم از زبان آلماني متوجه نمي شويد، اما حركتها و اكشنهايي كه توي فيلم انجام مي شود به شما اين را مي گويد كه موضوع داستان از چه قرار هست. درك مطلب هم حدوداً همين است. شخص تسلط 100 درصد به كلمات ندارد، با صرف نظر از لغات مشكل متن را حدس مي زند. وقتي كه متن را حدس بزنيد به پيام داستان مي رسيد و به سوالات جواب مي دهيد. يكي اين، يكي اين است كه نه بعضيها مي آيند چه كار مي كنند؟ اول پاسخ تست ها را مي خوانند، تستها را پاسخهايش را مي خوانند بعد تازه متن را مي خوانند؛ كه به هر 2 اين روشها، روشهاي اشتباهي نمي شود گفت؛ روشهاي خوبي هست ولي مهمترين ايده توي بخش درك مطلب فهميدن موضوع هست نه فهميدن كلمه به كلمه كتاب؛ فهميدن كلمه به كلمه و لغت به لغت، به آن قسمت مي گوييم جايگزيني لغت يعني بخش لغت نه بخش درك مطلب. عليرغم اينكه برنامه ريزي هر شخصي كاملاً متفاوت است ولي براي داوطلباني كه آشنا نيستند به منظور اينكه حدوداً بدانند هفته اي چند ساعت در يك بازه چند ماهه مطالعه داشته باشند تا بتوانند در دانشگاه هاي معتبر سراسري روزانه و شبانه پذيرفته بشوند، پيشنهاد شما چيست؟ من بخش گرامر را كه يك بخش خاصي است حالا يا كلاس مي روند يا كتاب را مي خوانند، نمي توانم وقت خاصي را براي طرف بگويم، بيشتر بستگي به توانايي شخص دارد اما من بيشتر بخش لغت مد نظرم هست. لغت از آنجايي كه فرار هست، بايد شخص يك برنامه ريزي را بگذارد كه هر روز بگذارد حتي اگر مقدار آن روزش هم كم باشد؛ مثلاً توي نحوه كتابهاي فلش كارت ما و Flash Book ما، ما به بچه ها پيشنهاد مي دهيم كه از وقتهاي تلف شده شان استفاده كنند. يعني چي؟ شما بين 2 تا كلاس 15 دقيقه وقت داريد 20 دقيقه وقت داريد؛ ما به بچه ها مي گوييم از اين 20 دقيقه، 10 دقيقه اش را استراحت كن، 10 دقيقه لغت بخوانند. 10 دقيقه لغت به اين معني نيست كه 20 تا لغت بخوانيد يا 10 تا كلمه بخوانيد، منظور اين است كه 1 يا 2 تا لغت بخوانيد يعني به عبارتي براي يادگيري هر لغت 2 تا 3 دقيقه وقت بگذاريد و در ضمن مرور هم داشته باشيد روي لغتها. از وقتهاي تلف شده اي كه شخص در طي روز استفاده مي كند، لغت بخواند يعني اگر ما بياييم وقتهاي تلف شده شخص را جمع بزنيم، مي بينيم وقت تلف شده شخص زياد هست اما هر روز بخوان يعني زمان خالص نگذار. به نظر من اين كه بعضي ها مي آيند مثلاً مي گويند از ساعت 5 تا 6 هر روز من زبان بخوانم، اين روش قشنگي نيست. ياد گيري زبان بايد به طور مدام انجام بشود از وقتهاي تلف شده. شما اگر امروز 1 ساعت وقت بگذاري 3 روز بعد فرداي آن هم نخواني، 2 روز بعدش هم نخواني، روز سوم بياي، تمام كلمات فراموش مي شود در نتيجه يادگيري لغت يا زبان تداوم مي خواهد. اين تداوم با زمان كم هم در روز ولي به صورت مستمر امكان پذير است. مثلاً مي گويم شما در روز 20 تا وقت تلف شده داري، از 5 تا از اين استفاده كن اما هر روز باشد يعني روزي 5 تا وقت تلف شده. در ضمن در هنگام وقت تلف شده به مطالب قبلي هم مرور بزنيد يعني به عبارتي بهتر است بگوييم بدون اينكه وقت بگذاري زبان بخواني. شما وقت كامل نبايد بگذاري مگر اينكه براي گرامر. به عبارتي وقت نمي گذاري، زبان مي خواني. به عبارت بهتري مي گوييم از وقت هاي تلف شده تان زبان بخوانيد. شما پيشنهاد مي كنيد كه داوطلبان چه ميزاني از تايمشان را به يادگيري زبان مانند حفظ كردن لغات اختصاص بدهند و چه ميزاني را به تست زدن؟ زماني شما مي تواني تست بزني كه كلمه بلد باشي. وقتي كلمه بلد نيستي اصلاً تست زدن معني ندارد. خب تست زدن فقط طرف مي رود پاسخ نامه اش را نگاه مي كند. اول بايد بخش يادگيري لغت به صورت يادگيري كلمه در داخل مثال، در داخل سوال، مشخص بشود، يادگيري برود بالا بعد در قالب همان لغتها تست بزنيد. من پيشنهاد مي دهم كه مثلاً شخص اگر مي خواهد به يك هدفي برسد، يك برنامه 3 ماهه دارد، 2 ماهه يا 3 ماهه لغت ها را بخواند، بعد از اينكه تمام كرد تست بزند يا اينكه در موازاتش تست بزند يعني يك درس، مطلب، موضوعي را مي خواند، موضوع درس را مي خواند بعد از اينكه تمام شد در طي يك هفته دقيقاً بعد از آن يك هفته بيايد تستهاي همان موضوع را بزند كه بر اساس همان لغتها است نه لغتهاي فراتر از آن. مطلب خوانده مي شود، تست هايش زده مي شود. شما تستها را به نحوي طبقه بندي كرده ايد كه فقط شامل همان لغتها باشند؟ بله دقیقاً همین است. ما حالا برای کتابهای جدیدمان آمدیم مثلاً لغتهای درس 1 پیش دانشگاهی را به صورتکاربردی با بچه ها کار کردیم، لغت را گفتیم، لغت را در قالب مثال یاد می دهیم، تمرین و ممارست یک درس را انجام میدهند بعد از اینکه انجام دادند می روند درس 1 را تست می زنند. طبقه بندي با توجه به آن توانايي مطالب خواندني است. شما نمي توانيد يك درس را بخوانيد برويد نمونه تستهاي دوره هاي قبل كنكور را بزنيد؛ 10 درس بخوانيد برويد نمونه تستهاي دوره هاي قبل كنكور را بزنيد. بايد تسلط 100 درصد انجام بشود به صورت طبقه بندي بعد از اينكه طبقه بندي تمام شد، شما مي توانيد تستهاي كلي بزنيد. دقيقاً تمام مطالب هم به اين شكل است، شما وقتي كتاب را كامل كرديد، تمام شد، مي توانيد تسلط داشته باشيد كه به نمونه سوالات دوره قبل جواب بدهيد وگرنه جواب دادن به سوالات ناقص خواهد بود. منظورتان اين است كه داوطلبي كه يك پروسه 4 ماهه دارد بايد حدود 3.5 ماه اين 4000 لغت را حفظ بكند بعد از آن به سوالات كنكور پاسخ بدهد؟ بله دقيقاً. شما اگر حساب كنيد يك شخصي با يك حوزه لغتي 4000 تا مواجه است، اين 4000 تا را بايد تفكيك كند براي خودش؛ بيايد اين 4000 تا را تقسيم بر 4 ماه يعني 120 روز كند هر روزي براي خودش به طور متوسط حدود20 تا 25 تا كلمه بگذارد كنار؛ در ضمن هر چقدر هم جلوتر مي رود كلمات قبلي را مرور كند. بعد از اينكه اين مراحل را انجام داد با توجه به آن طبقه بندي زماني مي تواند اين 4000 تا كلمه را براي خودش 100 تا 100 تا بخواند بعد از اينكه 100 تا خواند تستهايش را بزند. به عبارتي ما مي توانيم بگوييم كسي كه 4 ماه وقت دارد بايد پيش خودش حساب كند كه توي اين 4 ماه 3000 تا كلمه بايد بخوانيم؛ اگر اين 3000 تا را حساب كنيم يك عددي حول و حوش 20 تا كلمه در روز بايد بخواند؛ زمان و تايم خودش را بر اساس 20 تا كلمه مشخص كند. با توجه به اينكه اشاره فرموديد در كنكور سراسري تعداد سوالات كمي از گرامر است و با توجه به وقتي كه بايد براي تمام لغات كنار بگذارند، مباحثي از گرامر هستند كه پيشنهاد شود داوطلبان بيشتر روي آنها تمركز كنند يا اينكه كامل بايد تمامي گرامرها را مطالعه كنند؟ نه، يك سري مباحث هست كه به عبارتي مهمتر از بقيه مباحث هستند، به ويژه مباحث پيش دانشگاهي، كه روي اين ها تمركز بيشتر مي شود ولي بقيه هم بايد خوانده شود. چرا بقيه بايد خوانده بشود؟ چون هيچ گارانتي وجود ندارد از اين قسمت سوال نيايد. ولي ريتم سوالات مي گويد كه از 27 فصل كتابي كه ما مشخص كرديم، 14 قسمتش خيلي فعال است يعني بيشتر آن براي دانشگاه سراسري است و براي دانشگاه آزاد از 27 فصلي كه ما مشخص كرديم 25 فصلش فعال است كه هر دوره سوال مي آيد كه بين آن 13 يا 14 فصل براي دانشگاه سراسري باز هم يك سريشان بسيار بسيار فعال هستند يعني هميشه مي آيند كه آنها هم مشخص هستند. اين قسمتها در كتابتان مشخص است؟ توي كتاب مشخص هست؛ ولي اينكه شخص مستقيماً برود همان را بخواند و دقيقاً همان نتيجه را بگيرد خيلي سخت است. شما طبق تجربه و ارتباطي كه با دانشجويان داريد پيشنهاد مي كنيد كه داوطلبان روزانه چه ميزان ساعتي براي زبان اختصاص بدهند؟ به طور متوسط يك ساعت و نيم. براي جلوگيري از فراموشي لغات كه فرموديد با استفاده از فلش كارتها مرور مستمر داشته باشند؛ براي گرامر چطور؟ گرامر هم همين هست. شما مثلاً امروز يك بخشي به نام ضمير را مي خوانيد مطلب را كه خوانديد ياد گرفتيد، فردا مي رويد زمان را مي خوانيد. قبل از اين كه زمان را بخوانيد، يك نگاهي به مطلب جلسه قبل، ضمير بياندازيد. شما جلسه سوم به شرطي ها مي رسيد قبل از اينكه شرطي ها را بخوانيد 2 تا موضوع قبلي را يك نگاه كنيد بعد شرطي را تاكيد كنيد. هر چقدر مرور مي كنيد، قبليها را نگاه كنيد. مطلب جديد تكرار مي شود، قبليها فقط نگاه زده مي شود. اگر شخصي با اين روش ادامه بدهد مطمئناً بخش گرامرش هم متحول مي شود. داوطلباني كه هدفشان فقط قبولي است با توجه به محدوديت زماني كه دارند براي اينكه بتوانند از زمانشان استفاده بهينه بكنند، شما پيشنهاد مي كنيد كه فقط مباحث مهم را بخوانند يا اين قدر بين مطالب پيوستگي هست كه امكان اين كار نباشد؟ اگر قرار باشد كه فقط لپ مطلب را بخوانند باعث مي شود كه براي بخش دانشگاه سراسري كتاب دبيرستان، پيش دانشگاهي لغتهايش را بخوانند به اضافه يك سري مطالب بسيار مهم كه توي درس زبان هست توي بخش لغت. حالا براي بچه هايي كه مي خواهند فقط براي دانشگاه آزاد اين زمان كم را دارند آنها فقط گرامر بايد بخوانند يعني گرامرهايي كه هميشه تكرار مي شود ولي اگر قرار است به اين شكل باشد بچه هاي دانشگاه سراسري فقط پيش دانشگاهي را بخوانند به اضافه 4-5 بخش بسيار بسيار فعال گرامر براي دانشگاه سراسري و بچه هاي دانشگاه آزاد فقط بخشهاي فعال گرامر دانشگاه آزاد. يكي از سوالات داوطلبان اين است كه امكان دارد اين درس را سفيد بگذارند و با 2 درس عمومي ديگر جبران كنند؟ خب به نظر من اين يك كار اشتباهي هست. مثلاً مي گويم ما به بچه ها توي كلا س ها مي گوييم زبان حتي درصد پايينش هم عالي است. درسهايي هستند مثل درس هاي اختصاصي، پايه، مثل رياضيات توي درسهاي اختصاصي خيلي مهم هست حتي درصد 10 هم؛ توي درسهاي عمومي هم همين وضعيت براي زبان حاكم هست. حالا بعضي ها به نيت 80-70 مي آيند، به نيت 100 مي آيند اما توي وسط نااميد مي شوند اما اگر درصد پايين بزنند باز هم خوب هست، چون خيليها اين درصد را هم نمي زنند؛ در نتيجه درصد پايين حتي 10 درصد، 20 درصد، 30 درصد براي كسي كه زبانش خوب نيست يا اصلاً از زبان نااميد است يك درصد رويايي و شدني است نمي شود گفت نشدني است. بله كسي كه ممكن بيايد نيتش 70 باشد به نظر خودش هم 50 نمي زند اما مطمئن باشد اگر 20 درصد هم براي آن 50 درصد هم تقلا كند، 20 درصد خيلي بهتر از صفر است چون مي شود گفت 80 تا 85 درصد از بچه هايي كه توي دانشگاه سراسري مي زنند درصد 10 هم نمي زنند، 15 هم نمي زنند در نتيجه كسي كه مي آيد 10، 15، 20 درصد مي زند، اين 20 درصد مي شود گفت براي آن يك برگ برنده است؛ يك درصد رويايي و خيلي خوب است. با توجه به نحوه طراحي سوالات اين درس اگر داوطلبان بين دو گزينه 50-50 شك داشته باشند شما پيشنهاد مي كنيد كه يكي را بزنند يا اينكه نكات گمراه كننده اي بكار مي برند كه نزدنش به نفع است؟ بستگي به تعداد سوال دارد اگر تعداد سوال پايين باشد مثلاً 20 تا 25 تا سوال باشد بهتر است كه نزنند. من ترجيح مي دهم نزنند. داوطلباني كه مطالعه عميق ندارند معمولاً سر جلسه كنكور در تعداد قابل توجهي از سوالات شك مي كنند. با توجه به اين مورد نظر شما اين است كه نزنند؟ بله، به نظر من نزنند. اشتباه آن دسته از داوطلباني كه عليرغم مطالعه كافي، تست زدن زیاد، شرکت در کلاسهای کنکور مناسب نتیجه موردنظرشان را در درس زبان عمومي نمی گیرند را چه مواردی مي دانيد؟ به نظر من اولين چيزي كه مي تواند باشد استرس است، فشار استرس بيروني ممكن است باشد. دو، دقت پايينشان هست؛ دقتتشان را بالا نمي برند. سه، اشتباه كردن هست همان چيزي مي شود گفت مثل دقت است؛ اشتباه در درك موضوع هست، مثلاً مي گويم، شخص 15 تا موضوع را خوانده، اما بين 25 تا 30 تا تست گمش مي كند، نمي داند موضوع بر اساس كدام قسمت است. يكي گم كردن موضوع است، يكي بي دقتي است و يكي هم مي شود گفت استرس هست. بي دقتي كه مي فرماييد بي دقتي سر جلسه كنكور است يا شامل بي دقتيهايي كه زمان مطالعه هم داشتند، مي شود؟ بيشتر در زمان مطالعه شكل مي گيرد كه به سر جلسه امتحان كشيده مي شود. اگر نكته ديگري براي كسب درصد عالي در زبان عمومي هست بفرماييد. اگر درصد بالا مي خواهند بايد خيلي عميق و پايه اي كار كنند. چيزي كه ما پيشنهاد مي دهيم اين است كه هميشه اول با پيش دانشگاهي شروع كنند بعد از اينكه پيش دانشگاهي شروع كردند مطلب پيش دانشگاهي را رها نكنند بروند مثلاً بخش دانشگاهي را بخوانند؛ همزمان كه دانشگاهي مي خوانند به قبليها هم يك نگاهي داشته باشند. براي جلوگيري از فراموش شدن مطلب است. پس اول پيش دانشگاهي، پله اي بروند بالا؛ در هر مطلبي هم كه مي خوانند، قبليها را هم يك مرور داشته باشند. ما اين را در كتابهايمان گذاشتيم به نام جعبه لايتنر، يا جعبه حافظه، با شكل جعبه حافظه و جعبه لايتنر مطمئناً موفق مي شوند حتي اين را هم مي توانند براي گرامرشان هم اعمال كنند و اين عمل به نظر من حداقل توي يك پروسه 5 تا 6 ماهه بايد انجام بشود. اگر مي خواهند يك درصد عالي بزنند حداقلش 5-6 ماه است اما به صورت پروسه اي و به صورت يادگيري لغت از طريق وقتهاي تلف شده نه به صورت اين كه شما بياييد روزي 2 ساعت براي يك درس وقت بگذاريد، من خودم اعتقاد به اين ندارم. حالا شايد هم غلط نباشد ولي من اعتقاد ندارم؛ من اعتقاد دارم كه لغت بايد به صورت فراوان در ذهن داوطلب مرور بشود. هر چقدر فراوانيش بيشتر باشد و نگاه به آن كلمه بيشتر باشد، كلمه توي ذهن دانش آموز جا مي افتد. يك مثال مي زنم، شما اگر يك شخصي را براي بار اول ببيني چهره آن شخص توي ذهن شما بعد از 2-3 ساعت از بين مي رود؛ شما اگر يك شخص را 10 بار ببيني، بيشتر از چهره شخص در …
Read More »