دفتر شعر من ..

عاشقان شعر و ادبیات بیایید اینجا

مدیر انجمن: Moh3n II

قفل شده
زهـــــرا
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 1253
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه 18 شهریور 1389, 1:09 am
محل اقامت: wonderland

Re: دفتر شعر من!! (قرار..)

پست توسط زهـــــرا » یک‌شنبه 8 آبان 1390, 9:38 pm

Moh3n.Cinema نوشته شده:
lili919 نوشته شده:آقا محسن این شعر خودتونه یا نه؟

حالا دیگه...چند نفری دست دارن توش

البته کار ضعیفی شد من دوسش ندارم
ولی من دوسش دارم bale goll

آواتار کاربر
Moh3n II
کاربر ویژه بخش فیلم و سینما
کاربر ویژه بخش فیلم و سینما
پست: 6572
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه 10 تیر 1389, 9:10 pm
محل اقامت: پونک
تماس:

Re: دفتر شعر من!! (قرار..)

پست توسط Moh3n II » یک‌شنبه 8 آبان 1390, 9:58 pm

lili919 نوشته شده:
Moh3n.Cinema نوشته شده:
lili919 نوشته شده:آقا محسن این شعر خودتونه یا نه؟

حالا دیگه...چند نفری دست دارن توش

البته کار ضعیفی شد من دوسش ندارم
ولی من دوسش دارم bale goll

ممنون به قدرت شما نمی رسه لیلی خانوم...
اینا مال 2 سال پیشه.
راستش 2 سالیه وقت نکردم...
اما یکی دیگه دارم اونو دوست دارم
بعدا می ذارمش
الان بیشتر فکرم می ره رو نقد فیلم نویسی تا شعر نویسی
اگه بخوام شعر بنویسم قطعا تفاوت زیادی کرده dan

زهـــــرا
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 1253
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه 18 شهریور 1389, 1:09 am
محل اقامت: wonderland

Re: دفتر شعر من!! (قرار..)

پست توسط زهـــــرا » یک‌شنبه 8 آبان 1390, 10:11 pm

ممنون آقا محسن goll من فقط به قول آرزو اعتماد به نفس دارم( البته اونم به خاطر وجود دوستای گلمه goli ..)
امیدوارم تو هر زمینه ای که فعالیت میکنید موفق باشید......... goll goll

واقعا به وجود شما دوستای خوبم(آرزو,محسن,اشکان,gold boyکه به زودی به جمع ما میپیوندن و....)افتخار میکنم... goll goll goll goll goll

زهـــــرا
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 1253
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه 18 شهریور 1389, 1:09 am
محل اقامت: wonderland

Re: دفتر شعر من!! (قرار..)

پست توسط زهـــــرا » یک‌شنبه 8 آبان 1390, 10:31 pm

یغما گلرویی

بیست و دو



شاید که گفتنش
گمان گزافی از بازگشت گریه های گهواره باشد
اما می گویم
اگر شبی از خیابان خیس خواب های من آمدی
سیبی از سیب های
سرخ باغ بالا می دزدیم
می نشینیم کنار همان ساعت سبز خواب آلود
و تا زنگ نا ممکن اش
از عشق و آسمان و آینه می گوییم
اگر روسری زردت از آن سوی ترانه طلوع کند
دستا دست رو به دامنه ی رویا می رویم
با همین قالی رنگ و رو رفته اتاق

شوخی نمیکنم
این قالیچه یادگار سبزی از صداقت سلیمان است
در پریدنش شک نکن
عسلبانو



گفتم بمان ! نماند...

زهـــــرا
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 1253
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه 18 شهریور 1389, 1:09 am
محل اقامت: wonderland

Re: دفتر شعر من!! (قرار..)

پست توسط زهـــــرا » یک‌شنبه 8 آبان 1390, 10:41 pm

یغما گلرویی

ده


حالا
از تمامی قصه,تنها
قاب عکسی مانده است
که شباهتی عجیب به دختری از تبار ترانه دارد
حالا باران که می آید
خاک این دختر خالی
هنوز بوی عشق و عود و عسل می دهد
حالا مدام از پی نشانی تو
فنجان قهوه را دوره می کنم
مدام این چشم بی قرار را
با بغض و بهانه ی باران آشنا می کنم
مدام این دل درمانده را
با باور برودت عشق
آشتی می دهم
باید این ساده بداند
بانوی برفی بیداری ها
دیگر به خانه ی خواب و خاطره
باز نخواهد گشت


گفتم بمان ! نماند....

زهـــــرا
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 1253
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه 18 شهریور 1389, 1:09 am
محل اقامت: wonderland

Re: دفتر شعر من!! (قرار..)

پست توسط زهـــــرا » یک‌شنبه 8 آبان 1390, 10:58 pm

یغا گلرویی

هجده


آخر این نشد
این نشد که من در پس گلدان گریه ها
هر شب نهال ناقص شعری را نشا کنم
و تو آنسوی ترانه ها
خواب لاله و افرا و ستاره ببینی
دیگر کاری به کار این خیابان بی نگاه و نشانه ندارم
می خواهم بروم آن سوی ثانیه ها
می خواهم بروم آن سوی ثانیه ها
می خواهم به همان کوچه پاک پروانه برگردم
باران که ببارد
همان کوچه کوتاه بی کبوتر
کفاف تکامل تمام پروانه ها را می دهد
بی خبر نیستم!گلم
میدانم که دیگر از آن یادگاری
رنگ و رو رفته خبری نیست
می دانم که تنها خاطره ی خنجری
در خیال درخت خیابان مانده است
اما نگاه کن ! زیبا جان
آن گل سرخ پر پر لای دفترم
هنوز به سرخی همان پنجشنبه ی دور دیدار است
نگاه کن


گفتم بمان ! نماند....

آواتار کاربر
arezoo68
کاربر خوب
کاربر خوب
پست: 360
تاریخ عضویت: چهارشنبه 16 شهریور 1390, 10:38 am
محل اقامت: قزوین

Re: دفتر شعر من!! (تقاص..)

پست توسط arezoo68 » دوشنبه 9 آبان 1390, 11:39 am

lili919 نوشته شده:arezoo68
خواهش می کنم آرزو جان.ممنون که نظرتو گفتی خوشحالم کردی.عزیزم این چیزایی که گفتی همش به خاطر اینه که من سر رشته ای تو زمینه شعر ندارم یعنی اصن نمی دونم چی کار باید بکنم(اگه کسی تو این زمینه راهنمایی کنه ممنون میشم)شنیده بودم که مطالعه تو زمینه عروض و قافیه خیلی اثربخشه ولی راستش نمیدونم چه کتابی باید بگیرم که تو این زمینه باشه.من صرفا جهت علاقه ای که دارم شعر میگم استعدادی ندارم به علاوه اینکه کمترین اطلاعی هم در زمینه شعر ندارم.
اینجا هم چون اسمش دفتر شعر هست شعرامو نوشتم مثل دفتر شعر خودم که برا دل خودم می نویسم ولی خب ما و شما نداریم که...داریم؟
خلاصه تشکر بابت همه نظرات و انتقادات.بدی شعرارو به خوبی خودتون ببخشید من نا امید نمیشم بازم شعر میذارم اگه عمری بود و وقت شد مطالعاتی هم انجام میدم تا بتونم شعرای بهتری بنویسم.
ممنون از دوستای گلم. goll goll goll goll goll
لطف داری عزیزم goll !
منم تخصصی در زمینه شعر ندارم، ولی اینو می دونم کلاس براش برگزار میشه، اگه تونستی برو!
نا امیدی نداره که لیلی جونم، شعرات خیلی هم عالین، مادرزادی که طرف شاعر نیست، باید وقتی این استعداد رو در خودت دیدی پرورشش بدی، روش کار کنی، مطمئنم موفق میشی!
اینو جدی می گم، از شعرات خوشم اومدم، به خاطر حس و حال و دنیایی که آدمو میبره، همچنین به موضوعی که در موردش شعر می گی برام جالبن goli .
شاید فک کنید از اعتماد به نفس زیاده شعرامو اینجا می نویسم...ولی اینطور نیست تا حالا مامانم هم شعرامو نخونده شما اولین کسایی هستید که می خونید.فقط به خاطر شما که بقیه هم شعری اگه دارن بذارن...

اتفاق باید اعتماد به نفست زیاد باشه، جنبه انتقاد و اینا داشته باشی تا بتونی موفق شی، که قطعا اینطوری هستی، همین که شعرات و میزاری و بقیه میخونن، خودش کلیه!
بازم مرسی گلم goll goll shad !

**روزگارِ غریبی‌ست، نازنین
****و عشق را
******کنارِ تیرکِ راهبند
********تازیانه می‌زنند.

<><><><><><><><><><><><><><>
تاپیک کنکوری های کارشناسی ناپیوسته-سراسری91 و علمی کاربردی90
<><><><><><><><><><><><><><>
اطلاعیه!تطبیق واحد از دانشگاهی به دانشگاهی دیگر

آواتار کاربر
arezoo68
کاربر خوب
کاربر خوب
پست: 360
تاریخ عضویت: چهارشنبه 16 شهریور 1390, 10:38 am
محل اقامت: قزوین

Re: دفتر شعر من!! (قرار..)

پست توسط arezoo68 » دوشنبه 9 آبان 1390, 11:45 am

اشکان خان نوشته شده:آه که آهِ دل من سنگ شد وزنه شُدُ بر دل من وصل شد
آه که اشک چشم من خون شد به روی گونه ام سرازیر شد
آه که این آه من از روی چیست خونِ دلم خوردن از بهر چیست
این همه غم این همه افسوس چیست
این همه راز دل مجنون چیست
کیست بداند غم این اشک* روی روی به چه کردست، و از بهر چیست

*ضمیمه(اشک روی منظور اشکانه ddn: )
....
بقیش بعدا میگم اینو همین الان گفتم حسابی حال کنین غشو ضعف کنید که دیگه از این فرصتا گیرتون نمیاد ddn: tof:

خداوندا عمری مضاعف عطا کن تا بتوانم شعرایی که اشکان خان میگذارد را بخوانم، آخر شاید ازین فرصت ها دیگر گیرم نیاید!( poo dan ha: )

**روزگارِ غریبی‌ست، نازنین
****و عشق را
******کنارِ تیرکِ راهبند
********تازیانه می‌زنند.

<><><><><><><><><><><><><><>
تاپیک کنکوری های کارشناسی ناپیوسته-سراسری91 و علمی کاربردی90
<><><><><><><><><><><><><><>
اطلاعیه!تطبیق واحد از دانشگاهی به دانشگاهی دیگر

آواتار کاربر
arezoo68
کاربر خوب
کاربر خوب
پست: 360
تاریخ عضویت: چهارشنبه 16 شهریور 1390, 10:38 am
محل اقامت: قزوین

Re: دفتر شعر من!! (قرار..)

پست توسط arezoo68 » دوشنبه 9 آبان 1390, 1:03 pm

اشکان خان نوشته شده:
خداوندا عمری مضاعف عطا کن تا بتوانم شعرایی که اشکان خان میگذارد را بخوانم، آخر شاید ازین فرصت ها دیگر گیرم نیاید!( poo dan ha: )
خدایا عمرش بده اینو حال نداریم ddn: zab
شعر جدیدمو دیشب قبل خواب گفتم حالشو ببرا تا عمرت به دنیاست ddn: zab :
تو که از خوبی خوبان گوویی
مستانه سخن ها چه فراوان گوویی
غزلو شعر چو بلبل گویی
بنگراین زخم دل غم زدگان(به به به ddn: )
که چه یکرنگ به زیبایی پاکان بهشت بر دلت دل بستند
غافل از تیرگی پشت طلسم
چو نجیبان بهشت دل بستند
تو چه خندان گفتی که تورا عاشقم
و منِ خام چه زلالانه به تو دل بستم(به به به ddn: )
غافل از تیرگی پشت طلسم
بشدی خنجر آبگونو شدی در قلبم
حال کجا میروی ای زیبا روی
صبر کن ، خنجرت جابماند ،درقلبم(به به ddn: tof: )

هرچی غشو ضعف دارین دیگه برین..... ddn: dan zab
جدا این شعرو خودت گفتی؟

**روزگارِ غریبی‌ست، نازنین
****و عشق را
******کنارِ تیرکِ راهبند
********تازیانه می‌زنند.

<><><><><><><><><><><><><><>
تاپیک کنکوری های کارشناسی ناپیوسته-سراسری91 و علمی کاربردی90
<><><><><><><><><><><><><><>
اطلاعیه!تطبیق واحد از دانشگاهی به دانشگاهی دیگر

آواتار کاربر
Gold boy
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 600
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه 6 مرداد 1390, 3:00 pm
محل اقامت: تبریز

Re: دفتر شعر من!! (قرار..)

پست توسط Gold boy » دوشنبه 9 آبان 1390, 1:32 pm

goli
دوستان خوبم به خاطر اینکه شاید خواستم صدام رو از تحریم در بیارم به همون خاطر شعرهام رو برمیدارم
آخرین ویرایش توسط Gold boy در جمعه 13 آبان 1390, 6:00 pm، در مجموع 2 بار ویرایش شده است.

آواتار کاربر
Gold boy
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 600
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه 6 مرداد 1390, 3:00 pm
محل اقامت: تبریز

Re: دفتر شعر من!! (قرار..)

پست توسط Gold boy » دوشنبه 9 آبان 1390, 1:37 pm

به امید روزی که دیگه صداها رو تحریم نکنن و به عقاید و علایق اشخاص احترام بذارن و همه به ذات اصلی خودشون برگردن و محبت جای کینه و نفرت و دورویی رو بگیره.

به یاد مریم حیدر زاده مهربان و دوست داشتنی...

آواتار کاربر
arezoo68
کاربر خوب
کاربر خوب
پست: 360
تاریخ عضویت: چهارشنبه 16 شهریور 1390, 10:38 am
محل اقامت: قزوین

Re: دفتر شعر من!! (قرار..)

پست توسط arezoo68 » دوشنبه 9 آبان 1390, 2:12 pm

اشکان خان نوشته شده:والا به خدا خودم دیشب قبل خواب گفتم کفت برید؟؟؟ ddn: dan zab

آفرین پسرم، جدا خیلی خوب بود! goli
شعرات تو همون سبک سعدیه! البته خوبه، ولی فراموش نکن عشق سعدی خدا بود و تمام شعراشو برای اون گفته، میشه عارفانه. شعرای توام سبک اونو داره ولی با یه عشق زمینی صحبت میکنه dd: !
اینم خوبه bale !

**روزگارِ غریبی‌ست، نازنین
****و عشق را
******کنارِ تیرکِ راهبند
********تازیانه می‌زنند.

<><><><><><><><><><><><><><>
تاپیک کنکوری های کارشناسی ناپیوسته-سراسری91 و علمی کاربردی90
<><><><><><><><><><><><><><>
اطلاعیه!تطبیق واحد از دانشگاهی به دانشگاهی دیگر

آواتار کاربر
$ensieh
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 576
تاریخ عضویت: دوشنبه 21 شهریور 1390, 12:43 pm
محل اقامت: انديشه
تماس:

Re: دفتر شعر من!! (قرار..)

پست توسط $ensieh » دوشنبه 9 آبان 1390, 4:06 pm

اشکان خان نوشته شده:والا به خدا خودم دیشب قبل خواب گفتم کفت برید؟؟؟
بابااااااااااااا اشكاااااااااااان تو ديگه كي هستي نشناختيمت bale
حروم نشي ي وقت dan
دلمان که میگیرد تاوان لحظاتیست که دل میبندیم...
چه سخت است دلتنگ قاصدک بودن در جاده ای که در آن هیچ بادی نیست!

آواتار کاربر
Moh3n II
کاربر ویژه بخش فیلم و سینما
کاربر ویژه بخش فیلم و سینما
پست: 6572
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه 10 تیر 1389, 9:10 pm
محل اقامت: پونک
تماس:

Re: دفتر شعر من!! (قرار..)

پست توسط Moh3n II » دوشنبه 9 آبان 1390, 10:29 pm

واقعا متاسفم...

اینجا یه تاپیک ادبیه...
کاش احترام هنر و ادبیات رو نگه داریم...

.......................................................................................

شخصا از حضور آقای ادیب (gold boy) تشکر می کنم...... goli

آواتار کاربر
Gold boy
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 600
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه 6 مرداد 1390, 3:00 pm
محل اقامت: تبریز

Re: دفتر شعر من!! (قرار..)

پست توسط Gold boy » دوشنبه 9 آبان 1390, 11:05 pm

یادمان باشد که کاری نکنیم که به قانون زمین بر بخورد...
.............................
کاملا با حرفای اقا محسن موافقم توی مباحث ازاد و متفرقه دوستان عزیز میتونن راحت تر به مباحث غیر ادبی و چیزایی که به شعر مربوط نیست بپردازن و البته من قصد توهین و دخالت توی نظم و امنیت کشور رو ندارم و فقط خواستم به اونایی که اون مبحث رو ندیدن بگم که یه همچین جایی هم هست...
.............................

. goli
............................

قفل شده