ولی من دوسش دارمMoh3n.Cinema نوشته شده:lili919 نوشته شده:آقا محسن این شعر خودتونه یا نه؟
حالا دیگه...چند نفری دست دارن توش
البته کار ضعیفی شد من دوسش ندارم
دفتر شعر من ..
مدیر انجمن: Moh3n II
Re: دفتر شعر من!! (قرار..)
- Moh3n II
- کاربر ویژه بخش فیلم و سینما
- پست: 6572
- تاریخ عضویت: پنجشنبه 10 تیر 1389, 9:10 pm
- محل اقامت: پونک
- تماس:
Re: دفتر شعر من!! (قرار..)
lili919 نوشته شده:ولی من دوسش دارمMoh3n.Cinema نوشته شده:lili919 نوشته شده:آقا محسن این شعر خودتونه یا نه؟
حالا دیگه...چند نفری دست دارن توش
البته کار ضعیفی شد من دوسش ندارم
ممنون به قدرت شما نمی رسه لیلی خانوم...
اینا مال 2 سال پیشه.
راستش 2 سالیه وقت نکردم...
اما یکی دیگه دارم اونو دوست دارم
بعدا می ذارمش
الان بیشتر فکرم می ره رو نقد فیلم نویسی تا شعر نویسی
اگه بخوام شعر بنویسم قطعا تفاوت زیادی کرده
Re: دفتر شعر من!! (قرار..)
ممنون آقا محسن من فقط به قول آرزو اعتماد به نفس دارم( البته اونم به خاطر وجود دوستای گلمه ..)
امیدوارم تو هر زمینه ای که فعالیت میکنید موفق باشید.........
واقعا به وجود شما دوستای خوبم(آرزو,محسن,اشکان,gold boyکه به زودی به جمع ما میپیوندن و....)افتخار میکنم...
امیدوارم تو هر زمینه ای که فعالیت میکنید موفق باشید.........
واقعا به وجود شما دوستای خوبم(آرزو,محسن,اشکان,gold boyکه به زودی به جمع ما میپیوندن و....)افتخار میکنم...
Re: دفتر شعر من!! (قرار..)
یغما گلرویی
بیست و دو
شاید که گفتنش
گمان گزافی از بازگشت گریه های گهواره باشد
اما می گویم
اگر شبی از خیابان خیس خواب های من آمدی
سیبی از سیب های
سرخ باغ بالا می دزدیم
می نشینیم کنار همان ساعت سبز خواب آلود
و تا زنگ نا ممکن اش
از عشق و آسمان و آینه می گوییم
اگر روسری زردت از آن سوی ترانه طلوع کند
دستا دست رو به دامنه ی رویا می رویم
با همین قالی رنگ و رو رفته اتاق
شوخی نمیکنم
این قالیچه یادگار سبزی از صداقت سلیمان است
در پریدنش شک نکن
عسلبانو
گفتم بمان ! نماند...
بیست و دو
شاید که گفتنش
گمان گزافی از بازگشت گریه های گهواره باشد
اما می گویم
اگر شبی از خیابان خیس خواب های من آمدی
سیبی از سیب های
سرخ باغ بالا می دزدیم
می نشینیم کنار همان ساعت سبز خواب آلود
و تا زنگ نا ممکن اش
از عشق و آسمان و آینه می گوییم
اگر روسری زردت از آن سوی ترانه طلوع کند
دستا دست رو به دامنه ی رویا می رویم
با همین قالی رنگ و رو رفته اتاق
شوخی نمیکنم
این قالیچه یادگار سبزی از صداقت سلیمان است
در پریدنش شک نکن
عسلبانو
گفتم بمان ! نماند...
Re: دفتر شعر من!! (قرار..)
یغما گلرویی
ده
حالا
از تمامی قصه,تنها
قاب عکسی مانده است
که شباهتی عجیب به دختری از تبار ترانه دارد
حالا باران که می آید
خاک این دختر خالی
هنوز بوی عشق و عود و عسل می دهد
حالا مدام از پی نشانی تو
فنجان قهوه را دوره می کنم
مدام این چشم بی قرار را
با بغض و بهانه ی باران آشنا می کنم
مدام این دل درمانده را
با باور برودت عشق
آشتی می دهم
باید این ساده بداند
بانوی برفی بیداری ها
دیگر به خانه ی خواب و خاطره
باز نخواهد گشت
گفتم بمان ! نماند....
ده
حالا
از تمامی قصه,تنها
قاب عکسی مانده است
که شباهتی عجیب به دختری از تبار ترانه دارد
حالا باران که می آید
خاک این دختر خالی
هنوز بوی عشق و عود و عسل می دهد
حالا مدام از پی نشانی تو
فنجان قهوه را دوره می کنم
مدام این چشم بی قرار را
با بغض و بهانه ی باران آشنا می کنم
مدام این دل درمانده را
با باور برودت عشق
آشتی می دهم
باید این ساده بداند
بانوی برفی بیداری ها
دیگر به خانه ی خواب و خاطره
باز نخواهد گشت
گفتم بمان ! نماند....
Re: دفتر شعر من!! (قرار..)
یغا گلرویی
هجده
آخر این نشد
این نشد که من در پس گلدان گریه ها
هر شب نهال ناقص شعری را نشا کنم
و تو آنسوی ترانه ها
خواب لاله و افرا و ستاره ببینی
دیگر کاری به کار این خیابان بی نگاه و نشانه ندارم
می خواهم بروم آن سوی ثانیه ها
می خواهم بروم آن سوی ثانیه ها
می خواهم به همان کوچه پاک پروانه برگردم
باران که ببارد
همان کوچه کوتاه بی کبوتر
کفاف تکامل تمام پروانه ها را می دهد
بی خبر نیستم!گلم
میدانم که دیگر از آن یادگاری
رنگ و رو رفته خبری نیست
می دانم که تنها خاطره ی خنجری
در خیال درخت خیابان مانده است
اما نگاه کن ! زیبا جان
آن گل سرخ پر پر لای دفترم
هنوز به سرخی همان پنجشنبه ی دور دیدار است
نگاه کن
گفتم بمان ! نماند....
هجده
آخر این نشد
این نشد که من در پس گلدان گریه ها
هر شب نهال ناقص شعری را نشا کنم
و تو آنسوی ترانه ها
خواب لاله و افرا و ستاره ببینی
دیگر کاری به کار این خیابان بی نگاه و نشانه ندارم
می خواهم بروم آن سوی ثانیه ها
می خواهم بروم آن سوی ثانیه ها
می خواهم به همان کوچه پاک پروانه برگردم
باران که ببارد
همان کوچه کوتاه بی کبوتر
کفاف تکامل تمام پروانه ها را می دهد
بی خبر نیستم!گلم
میدانم که دیگر از آن یادگاری
رنگ و رو رفته خبری نیست
می دانم که تنها خاطره ی خنجری
در خیال درخت خیابان مانده است
اما نگاه کن ! زیبا جان
آن گل سرخ پر پر لای دفترم
هنوز به سرخی همان پنجشنبه ی دور دیدار است
نگاه کن
گفتم بمان ! نماند....
Re: دفتر شعر من!! (تقاص..)
لطف داری عزیزم !lili919 نوشته شده:arezoo68
خواهش می کنم آرزو جان.ممنون که نظرتو گفتی خوشحالم کردی.عزیزم این چیزایی که گفتی همش به خاطر اینه که من سر رشته ای تو زمینه شعر ندارم یعنی اصن نمی دونم چی کار باید بکنم(اگه کسی تو این زمینه راهنمایی کنه ممنون میشم)شنیده بودم که مطالعه تو زمینه عروض و قافیه خیلی اثربخشه ولی راستش نمیدونم چه کتابی باید بگیرم که تو این زمینه باشه.من صرفا جهت علاقه ای که دارم شعر میگم استعدادی ندارم به علاوه اینکه کمترین اطلاعی هم در زمینه شعر ندارم.
اینجا هم چون اسمش دفتر شعر هست شعرامو نوشتم مثل دفتر شعر خودم که برا دل خودم می نویسم ولی خب ما و شما نداریم که...داریم؟
خلاصه تشکر بابت همه نظرات و انتقادات.بدی شعرارو به خوبی خودتون ببخشید من نا امید نمیشم بازم شعر میذارم اگه عمری بود و وقت شد مطالعاتی هم انجام میدم تا بتونم شعرای بهتری بنویسم.
ممنون از دوستای گلم.
منم تخصصی در زمینه شعر ندارم، ولی اینو می دونم کلاس براش برگزار میشه، اگه تونستی برو!
نا امیدی نداره که لیلی جونم، شعرات خیلی هم عالین، مادرزادی که طرف شاعر نیست، باید وقتی این استعداد رو در خودت دیدی پرورشش بدی، روش کار کنی، مطمئنم موفق میشی!
اینو جدی می گم، از شعرات خوشم اومدم، به خاطر حس و حال و دنیایی که آدمو میبره، همچنین به موضوعی که در موردش شعر می گی برام جالبن .
شاید فک کنید از اعتماد به نفس زیاده شعرامو اینجا می نویسم...ولی اینطور نیست تا حالا مامانم هم شعرامو نخونده شما اولین کسایی هستید که می خونید.فقط به خاطر شما که بقیه هم شعری اگه دارن بذارن...
اتفاق باید اعتماد به نفست زیاد باشه، جنبه انتقاد و اینا داشته باشی تا بتونی موفق شی، که قطعا اینطوری هستی، همین که شعرات و میزاری و بقیه میخونن، خودش کلیه!
بازم مرسی گلم !
**روزگارِ غریبیست، نازنین
****و عشق را
******کنارِ تیرکِ راهبند
********تازیانه میزنند.
<><><><><><><><><><><><><><>
تاپیک کنکوری های کارشناسی ناپیوسته-سراسری91 و علمی کاربردی90
<><><><><><><><><><><><><><>
اطلاعیه!تطبیق واحد از دانشگاهی به دانشگاهی دیگر
Re: دفتر شعر من!! (قرار..)
اشکان خان نوشته شده:آه که آهِ دل من سنگ شد وزنه شُدُ بر دل من وصل شد
آه که اشک چشم من خون شد به روی گونه ام سرازیر شد
آه که این آه من از روی چیست خونِ دلم خوردن از بهر چیست
این همه غم این همه افسوس چیست
این همه راز دل مجنون چیست
کیست بداند غم این اشک* روی روی به چه کردست، و از بهر چیست
*ضمیمه(اشک روی منظور اشکانه )
....
بقیش بعدا میگم اینو همین الان گفتم حسابی حال کنین غشو ضعف کنید که دیگه از این فرصتا گیرتون نمیاد
خداوندا عمری مضاعف عطا کن تا بتوانم شعرایی که اشکان خان میگذارد را بخوانم، آخر شاید ازین فرصت ها دیگر گیرم نیاید!( )
**روزگارِ غریبیست، نازنین
****و عشق را
******کنارِ تیرکِ راهبند
********تازیانه میزنند.
<><><><><><><><><><><><><><>
تاپیک کنکوری های کارشناسی ناپیوسته-سراسری91 و علمی کاربردی90
<><><><><><><><><><><><><><>
اطلاعیه!تطبیق واحد از دانشگاهی به دانشگاهی دیگر
Re: دفتر شعر من!! (قرار..)
جدا این شعرو خودت گفتی؟اشکان خان نوشته شده:خدایا عمرش بده اینو حال نداریمخداوندا عمری مضاعف عطا کن تا بتوانم شعرایی که اشکان خان میگذارد را بخوانم، آخر شاید ازین فرصت ها دیگر گیرم نیاید!( )
شعر جدیدمو دیشب قبل خواب گفتم حالشو ببرا تا عمرت به دنیاست :
تو که از خوبی خوبان گوویی
مستانه سخن ها چه فراوان گوویی
غزلو شعر چو بلبل گویی
بنگراین زخم دل غم زدگان(به به به )
که چه یکرنگ به زیبایی پاکان بهشت بر دلت دل بستند
غافل از تیرگی پشت طلسم
چو نجیبان بهشت دل بستند
تو چه خندان گفتی که تورا عاشقم
و منِ خام چه زلالانه به تو دل بستم(به به به )
غافل از تیرگی پشت طلسم
بشدی خنجر آبگونو شدی در قلبم
حال کجا میروی ای زیبا روی
صبر کن ، خنجرت جابماند ،درقلبم(به به )
هرچی غشو ضعف دارین دیگه برین.....
**روزگارِ غریبیست، نازنین
****و عشق را
******کنارِ تیرکِ راهبند
********تازیانه میزنند.
<><><><><><><><><><><><><><>
تاپیک کنکوری های کارشناسی ناپیوسته-سراسری91 و علمی کاربردی90
<><><><><><><><><><><><><><>
اطلاعیه!تطبیق واحد از دانشگاهی به دانشگاهی دیگر
Re: دفتر شعر من!! (قرار..)
دوستان خوبم به خاطر اینکه شاید خواستم صدام رو از تحریم در بیارم به همون خاطر شعرهام رو برمیدارم
آخرین ویرایش توسط Gold boy در جمعه 13 آبان 1390, 6:00 pm، در مجموع 2 بار ویرایش شده است.
Re: دفتر شعر من!! (قرار..)
به امید روزی که دیگه صداها رو تحریم نکنن و به عقاید و علایق اشخاص احترام بذارن و همه به ذات اصلی خودشون برگردن و محبت جای کینه و نفرت و دورویی رو بگیره.
به یاد مریم حیدر زاده مهربان و دوست داشتنی...
به یاد مریم حیدر زاده مهربان و دوست داشتنی...
Re: دفتر شعر من!! (قرار..)
اشکان خان نوشته شده:والا به خدا خودم دیشب قبل خواب گفتم کفت برید؟؟؟
آفرین پسرم، جدا خیلی خوب بود!
شعرات تو همون سبک سعدیه! البته خوبه، ولی فراموش نکن عشق سعدی خدا بود و تمام شعراشو برای اون گفته، میشه عارفانه. شعرای توام سبک اونو داره ولی با یه عشق زمینی صحبت میکنه !
اینم خوبه !
**روزگارِ غریبیست، نازنین
****و عشق را
******کنارِ تیرکِ راهبند
********تازیانه میزنند.
<><><><><><><><><><><><><><>
تاپیک کنکوری های کارشناسی ناپیوسته-سراسری91 و علمی کاربردی90
<><><><><><><><><><><><><><>
اطلاعیه!تطبیق واحد از دانشگاهی به دانشگاهی دیگر
Re: دفتر شعر من!! (قرار..)
بابااااااااااااا اشكاااااااااااان تو ديگه كي هستي نشناختيمتاشکان خان نوشته شده:والا به خدا خودم دیشب قبل خواب گفتم کفت برید؟؟؟
حروم نشي ي وقت
دلمان که میگیرد تاوان لحظاتیست که دل میبندیم...
چه سخت است دلتنگ قاصدک بودن در جاده ای که در آن هیچ بادی نیست!
چه سخت است دلتنگ قاصدک بودن در جاده ای که در آن هیچ بادی نیست!
- Moh3n II
- کاربر ویژه بخش فیلم و سینما
- پست: 6572
- تاریخ عضویت: پنجشنبه 10 تیر 1389, 9:10 pm
- محل اقامت: پونک
- تماس:
Re: دفتر شعر من!! (قرار..)
واقعا متاسفم...
اینجا یه تاپیک ادبیه...
کاش احترام هنر و ادبیات رو نگه داریم...
.......................................................................................
شخصا از حضور آقای ادیب (gold boy) تشکر می کنم......
اینجا یه تاپیک ادبیه...
کاش احترام هنر و ادبیات رو نگه داریم...
.......................................................................................
شخصا از حضور آقای ادیب (gold boy) تشکر می کنم......
Re: دفتر شعر من!! (قرار..)
یادمان باشد که کاری نکنیم که به قانون زمین بر بخورد...
.............................
کاملا با حرفای اقا محسن موافقم توی مباحث ازاد و متفرقه دوستان عزیز میتونن راحت تر به مباحث غیر ادبی و چیزایی که به شعر مربوط نیست بپردازن و البته من قصد توهین و دخالت توی نظم و امنیت کشور رو ندارم و فقط خواستم به اونایی که اون مبحث رو ندیدن بگم که یه همچین جایی هم هست...
.............................
.
............................
.............................
کاملا با حرفای اقا محسن موافقم توی مباحث ازاد و متفرقه دوستان عزیز میتونن راحت تر به مباحث غیر ادبی و چیزایی که به شعر مربوط نیست بپردازن و البته من قصد توهین و دخالت توی نظم و امنیت کشور رو ندارم و فقط خواستم به اونایی که اون مبحث رو ندیدن بگم که یه همچین جایی هم هست...
.............................
.
............................